گفتمانی در مورد وقف جسد
آیا وقف اجساد برای مقاصد آموزشی و درمانی صحیح است؟آیا میت می تواند قبل از فوت جسد خود را وقف نماید؟
مقدمه:
وقف و اهدا جسد چیست؟ به چه منظوری وقف جسد لازم است؟ وقف جسد چه شرایطی دارد؟ در این مطلب گفتمانی که در این موضوع بیان گردیده است را اشاره خواهیم کرد.از اینجا شروع می کنیم که :الان در بحث تأمین جسد چه وضعیتی داریم و چه مشکلاتی در اینباره وجود دارد تا مخاطبان ضرورت بحث وقف جسد را متوجه شوند. مسئله بعد فرایندی است که اجساد طی میکنند، یعنی چه کارهایی روی آنها انجام میشود و تدفینشان چگونه است؟
مسئله سوم هم این است که آیا ضوابط و معیارهایی برای بحث تشریح جسد وجود دارد یا خیر؟ در جامعه ما یکسری تقیدات وجود دارد و انگار همین امر مانع میشود که افراد به وقف جسد اقدام کنند.
یا این امکان وجود دارد کسی که بخواهد بدنش را وقف کند شرایطی بگذارد؛ مثلاً اگر مرد بود شرط کند که بدنش فقط برای آموزش آقایان استفاده شود؟
در مردادماه ۱۳۹۶، رئیس وقت سازمان پزشکی قانونی کشور فراخوانی مبنی بر اهدای جسد داد. پس از آن، اهدای جسد با استقبال برخی افراد و به ویژه قشر جوان و تحصیل کرده مواجه شد.
اولین جسدی که ۲ سال برای تحقیق و پژوهش وقف دانشگاه علوم پزشکی شهرستان بابل بود.در سازمان پزشکی قانونی تفاهم نامهای با دانشگاه های علوم پزشکی جسدی را برای آموزش و ارتقاء علم پزشکی دریافت می کنند. .
گفتمانی در مورد وقف جسد
شرط مشروعیت وقف جسد«اهدای جسد ، تصمیمی است که اولیای قانونی فرد متوفی میگیرند، چرا که در زمان پس از مرگ فرد متوفی اختیار و اراده تصمیم گیری در مورد پیکرش را ندارد. بر اساس اعتقادات مذهبی، متوفی میتواند از این تصمیم خانواده، حظ و بهرهای معنوی نیز ببرد.
البته مواردی هست که فرد قبل از اینکه وفات کند، وصیت میکند تا در فهرست اهدا کنندگان بالقوه پس از مرگ قرار گیرد. در این حالت و برای قرار گرفتن در این فهرست، فرد داوطلب می بایست با واحد اهدای کالبد بانک سلول، بافت و عضو مرکز تحقیقات پزشکی قانونی تماس بگیرد.
ا پس از اطلاع از شرایط اهدا، فرم های مربوط را تکمیل و کارت داوطلب اهدای پیکر را دریافت کند؛ البته در این شرایط نیز بعد از درگذشت فرد داوطلب، مرکز تحقیقات پزشکی قانونی با خانواده نامبرده مرتبط شده و سایر اقدامات قانونی انجام میشود.»
او با بیان اینکه «رضایت خانواده شرط اول اهدای جسد است»، اظهار کرده بود: « اگر فردی در زمان حیات خود هم وصیتی در این خصوص کرده باشد، ما باز هم بعد از درگذشت ایشان، موظف هستیم رضایت خانواده وی را اخذ کنیم .
و به همین دلیل، از همان ابتدای ابراز تمایل فرد داوطلب برای قرارگیری در فهرست اهدا کنندگان بالقوه، ما با خانواده ایشان در ارتباط خواهیم بود و به آنها مشاوره میدهیم تا حتی المقدور بتوانیم رضایت خانواده شان را نیز برای این امر خداپسندانه داشته باشیم.»
اهدای جسد سه نوع است و یکی از انواع اهدای جسد، اهدای جسد برای مقاصد آموزشی است.در واقع، نجات جان انسان ها در گروی آموزش و تربیت پزشکان و پرسنلی است که بتوانند در شرایط اضطراری به موقع و به درستی عمل کنند.
که از جمله نیازمند فراگیری عملی و واقف بودن به جزئیات آناتومیک کالبد انسان است و در همین راستا نیز این تصمیم یک تصمیم مهم و قابل تقدیر است.»
در این میان پرسشی که مطرح میشود این است که سرنوشت این اجساد پس از اهدا به دانشگاههای علوم پزشکی و استفاده از آن در مسیر ارتقاء علم پزشکی و آموزش به دانشجویان چه خواهد شد
آیا این اجساد برای همیشه در دانشگاه میمانند؟
باید اجساد اهدایی با رعایت حرمت میت دفن شود. اینطور نیست که جسد تمام شود، بلکه با تمام اعضا و پس از انجام اقدامات آموزشی باید دفن شود. حتی وقتی عضوی در بیمارستان قطع می شود و ... این موارد هم به بهشت زهرا فرستاده و دفن می شود.بنابراین بعد از مدت زمانی که جسد در دانشگاههای علوم پزشکی مانده باشد و اقدامات آموزشی بر روی آن انجام شود، جسد مذکور باید با جسدی دیگر جایگزین شود. اما جسد قبلی با رعایت تمام موازین شرعی و حرمت میت به خاک سپرده خواهد شد و خانواده این افراد نیز در جریان آن قرار خواهند گرفت
«وقف جسد»
«وقف جسد» از موضوعاتی است که برای آموزش دانشجویان پزشکی و رشتههای مرتبط بسیار لازم و ضروری است. چراکه پزشکان آینده باید قبل از اینکه با بیماران خود روبرو شوند و تیغ جراحی به دست گیرند، تجربه مواجهه با بدن واقعی انسان را داشته باشند تا در میدان عمل دچار تنش نشوند و از پس کار بر بیایند.البته این موضوع نیاز به توجیه و تبلیغ نیز دارد تا مردم راحتتر به آن تن بدهند و کمبود فعلی جسد جبران شود.چرا وقف جسد لازم است؟
یکی از اصول پایه آموزش دانشجویان پزشکی این است که با بدن انسان آشنا شوند. در آموزش بالینی آموزش بر روی انسان انجام میشود. در مراکز آموزشی ما مردم مراجعه میکنند و روی آنها کار درمانی انجام میشود،دانشجویان بالینی هم یاد میگیرند که چگونه کارهای درمانی را انجام دهند. در واقع مردم رضایت میدهند که دانشجو آموزش ببیند. به دانشجو آموزش داده میشود که وقتی میخواهد اقدام تشخیصی و درمانی روی کسی انجام دهد، حتماً اجازه بگیرید.
دانشجو باید برای فرد توضیح دهد و خودش را معرفی کند و بگوید که میخواهم از شما شرح حال بگیرم یا اقدام تشخیصی و درمانی را انجام دهم. این حق بیمار است که از دانشجو سؤال کند تحت نظر چه کسی است یا حق انجام این کار را به او ندهد. بنابراین این کار معمول است.
اما قبل از اینکه اجازه بدهیم یک دانشجو روی فرد زنده کار انجام بدهد، او باید اطلاعاتی کسب کرده باشد و مقدماتی را گذرانده باشد. مثلا دانشجویی که میخواهد روی زخم بخیه بزند، باید تمرین کرده باشد. چطور باید این را به دانشجو آموزش داد؟
در مراحل آموزش، قبل از اینکه دانشجو بر بالین بیمار برود، کارگاههایی برای این کار داریم، مثلاً فیلم آن کار را به دانشجو نشان میدهیم. در مرحله بعد میگوییم شما روی یک جسمی که شبیه جسم انسان است یعنی روی «مولاژ» این کار را انجام دهید.
یکی از مراحلی که دانشجو آموزش میبیند تا با اعضا و جوارح آشنا شود این است که روی عضوی که شبیه فرد زنده است این کار را انجام دهد، به این علم تشریح میگویند. در واقع در علم تشریح دانشجو روی فردی که زنده نیست کارهای آموزشی را انجام میدهد.
اگر دانشجو این آموزش را ندیده باشد چه اشکالی پیش میآید؟ اشکالش این است که وقتی دانش و مهارت کافی ندارد به فرد زنده آسیب میزند. بنابراین کاری که روی جسد انجام میشود مقدمه توانمند شدن دانشجوست تا به انسان زنده آسیب کمتری بزند.
در اصول پزشکی اصلی به نام ایمنی بیمار داریم. اولین مورد که باید به آن توجه شود این است که به مردم آسیب نزنید. برای آسیب نزدن باید مهارت کافی داشت و استفاده از جسد کمک میکند که دانشجوی پزشکی مهارت پیدا کند.
آیا رضایتی از فرد گرفته میشود یا خیر؟
در بحث بیمار زنده گفتم که این رضایت گرفته میشود. در مورد جسد هم وقتی که از شخص رضایت گرفته میشود تمام اصولی که شما برشمردید ذکر میشود، مثلاً آیا فرد رضایت دارد که جسدش کامل باز شود یا فقط برای بخشی رضایت میدهد. بنابراین این مسائل کامل برای فرد توضیح داده میشود. استاد تشریح نیز به دانشجویان میگوید که باید احترام جسد را حفظ و بر اساس اصول اعتقادی با آن رفتار کنید؛ مثلاً باید تمام اجزایی را که باقی مانده است به بدن برگردانده و تدفین انجام شود.
در مورد اینکه شخص میتواند وصیت کند چه کسانی در تشریح او حضور داشته باشد هم همین طور است و اگر خانمی میخواهد بدنش را وقف کند، میتواند بگوید فقط خانمها روی بدنش کار کنند.
باید توجه کرد که در اهدای عضو، عضو مورد نظر برداشته و به فرد دیگری پیوند داده و باقیمانده جسد تدفین میشود ولی جسدی که تشریح میشود باید یکسری فراوریها رویش انجام شود تا در طول زمان حفظ شود و ممکن است این فرایند دو سه ماه طول بکشد.
فروعات متعدد وقف جسد
یکی از آن فروعات بحث حرمت جنازه مسلمان است. برخی استفتائات را میدیدم که مراجع تقلید گفته بودند حتیالمقدور از جسد مسلمان برای تشریح استفاده نشود. به نظرم این بحث به دو قسمت تقسیم میشود؛ یکی تشریح بدن مسلمان و دوم بحث وقف که آیا وقف به معنای حقیقی خودش در اینجا معنا دارد یا نه، نظرتان چیست؟در خصوص مسئله وقف جسد همانطور که اشاره کردید، دو موضوع کاملاً مجزا وجود دارد؛ یک صحت وقف در زمینه جسد و دوم بحث تشریح. برای تشریح جسد مؤمن باید مطمئن باشیم که خدای متعال اجازه این فعالیت را به ما داده است.
از کجا بدانیم که این اجازه وجود دارد؟ از روایات، زیرا در آنها عناوینی آمده است که فقها مطابقش فتوا دادند. یکی از آن عناوین بحث حرمت جنازه مسلمان است، یعنی بیحرمتی به جنازه مسلمان حرام است، همانطور که بیحرمتی به خود مسلمان حرام است. روایات متعددی در اینباره داریم.
پس احترام به جنازه مسلمان و عدم هتک او مهم است. عنوان دیگری که در ادله فقهی مطرح شده و شاید بتوانیم بگوییم به طور تخصصی از بحث ما خارج است، مثله کردن است که آن هم حرمت دارد. عنوان دیگر تأخیر در دفن است که حرمت دارد.
اینها در بحث جنازه مؤمن مطرح شده و درباره همه این عناوین فتوا داده شده است. بنابراین اگر موضوعشناسی خوبی انجام دهیم، که مشخص شود تشریح جنازه، مستلزم هتک حرمت جنازه مؤمن نیست یا موجب مثله کردن نیست و نهایتاً موجب تأخیر در دفن است، راه سختی برای احراز رضایت خدای متعال نداریم.
الان اهدای عضو و جسد در کشور صورت میگیرد و وصیت فرد در این زمینه قابل قبول است، به شرطی که جنازه او هتک حرمت و مثله نشود و بعد از مدتی دفن شود. پس در فقه با این عناوین مواجه هستیم.
البته در خصوص وقف جسد به عنوان یک موضوع نوین تاکنون استفتاء نشده است، یعنی با متون فقهی مواجه نیستیم. بنابراین باید استفتاء شود ولی ما میتوانیم گفتمانش را فراهم کنیم و بعد که مورد استفتاء قرار گرفت پاسخ مرجع تقلید را جویا شویم.
در خصوص صحت وقف هم راه سختی در پیش نداریم. وقف و وصیت دو روشی است که به هم شبیهاند و تفاوتهایی هم دارند. وقتی در وصیت با مشکل مواجه نیستیم، در وقف هم با مشکل مواجه نخواهیم بود.
با توجه به کلیاتی که از وقف در دسترسمان است، که با عنوان «تحبیس العین و تسبیل الثمره» مطرح میشود، میتوانیم بگوییم که در وقف جسد بدن را حبس و نیز از منافعش استفاده کنیم. منفعت حلال جسد همان بحث فعالیت علمی است.
وقف جسد فقط با وصیت خود شخص امکانپذیر است یا ورثه هم چنین حقی دارند؟
وطنخواه: ورثه چنین حقی ندارند و اجازه دادن آنها تأثیری در این زمینه ندارد. البته هم قانونا و هم شرعا گفته میشود که از ورثه اجازه بگیرید ولی فتاوایی داریم که حتی اگر ورثه اجازه ندادند، ولی ضرورت وجود داشته باشد، اجازه آنها ملاک نیست و میتوان این کار را انجام داد. بنابراین اجازه آنها مدخلیتی ندارد و اگر از آنها اجازه گرفته میشود، از باب احترام به جسد است.
تشریح ا اجساد مجهولالهویه
الان در کشور برای تشریح از اجساد مجهولالهویه استفاده میکنند. با توجه به اینکه ممکن است او به این کار رضایت نداشته است، این کار اشکال ندارد؟وطنخواه: زمانی که ضرورت نباشد، مجاز نیستند که روی جسد افراد مجهولالهویه این کار را انجام دهند، ولی زمانی که ضرورت ایجاب کند، میتوان اجساد مجهولالهویه را برای تشریح استفاده کرد، حتی اجساد معلومالهویه را هم میتوان استفاده کرد. البته اولویت این است که این کار با کمترین چالش اجتماعی شود. لذا باید با رضایت فرد و خانوادهاش همراه باشد.
وقتی راجعبه فلسفه وقف جسد بحث میشود، میتوان گفت که این جسم نزد ما امانت است و ما مالک جسم نیستیم. آیا میتوان اینطور نگاه کرد و اجازه فرد را مثل اولیای دم دانست؟
چون اینجا بحث هتک مطرح است، رضایت فرد مدخلیت پیدا میکند. امام صادق(ع) میفرماید که حرمت مرده مسلمان مثل زنده اوست. اگر کسی دست انسان زنده را بدون رضایت قطع کند، حرمت او را هتک کرده است، ولی اگر همین آدم به پزشک مراجعه کند تا دستش را قطع کنند، هتک حرمت حساب نمیشود. رضایت فرد با هتک ارتباط دارد.
اگر فرد اجازه دهد که بعد از فوتش از جسد او استفاده کنند، عرفاً هتک محسوب نمیشود. در بخشنامه علوم پزشکی هم درباره تشریح نوشته شده است که با رعایت احترام به جسد، فعالیت علمی انجام شود، یعنی مجریان توجه کنند که فعالیت تشریح نباید هتاکانه باشد.
باید وقف جسد با رضایت شخص باشد ولی جسم ما همه وجود ما نیست و اصل ما یک چیز دیگر است. جسم امانتی است که زمانی در اختیار ما بوده و حالا روحمان از آن جدا شده است. بنابراین شایسته است که با رضایت قلبی کار اهدای عضو و جسد را انجام بدهیم و عضو از بین رفته را اهدا کنیم تا برای هدف مقدسی مثل پیوند عضو یا آموزش استفاده شود.
پیوند خوبی است که بحث وقف را درگیر اهدای جسد کنیم. میتوان اهدای جسد را در قالب اهدا و وصیت انجام داد، ولی وقتی نهادی اجتماعی مثل وقف را درگیر بحث جسد کنیم، در جامعه نگاه مثبتی به آن شکل میگیرد و تبعات فرهنگی آن در آینده خودش را نشان میدهد.
امامی: یک نکته را در رابطه با تفاوت اهدای عضو و اهدای جسد بیان کنم. در مورد فردی که میخواهد عضوش را اهدا کند، معمولاً برای اولیای شخص سخت است که رضایت بدهند، چون فرد بین حیات و موت است و افراد هنوز باور نکردهاند که این فرد برگشتپذیر نیست.
و رضایت دادنشان دو وجه دارد؛ یک، به زندگی فرد خاتمه داده شود و دو، اعضایش برداشته شود ولی در مورد اهدای جسد مرحله اول طی شده، یعنی فرد فوت کرده است و فقط باید رضایت دهند تا از اعضایش استفاده شود.
وقف جسد زمانی مشروعیت دارد که ضرورتی باشد. الان بحث واردات جسد از کشورهای دیگر را داریم، با این توصیف این ضرورت را برایمان اثبات کنید.
قبل از انقلاب جسد در دسترس بود، ولی بعد از انقلاب ابهاماتی در این زمینه به وجود آمد و دانشگاهها به این سمت رفتند که از کشورهای غیرمسلمان جسد خریداری کنند که هزینه بالایی داشت، ولی این کار را انجام میدادند. متأسفانه تبعات ناشی از تحریمها، خرید جسد را دچار مشکل کرده است و در ده سال اخیر دانشگاهها نتوانستند این کار را انجام دهند.
کشورهای دیگر در این مورد چه وضعیتی دارند؟
آنها خیلی مشکلی ندارند و گروهی با وصیت این کار را انجام میدهند یا از اجساد مجهولالهویه استفاده میکنند و این امر برایشان یک فرهنگ پذیرفتهشده است. الان در کشور یکی از شکایتهای دانشجویان این است که از یک جسد، ده سال استفاده میشود و میگویند حتی اجازه نداریم به اجساد دست بزنیم و فقط از دور به ما نشان میدهند. ما سالیانه شش هزار دانشجوی پزشکی پذیرش میکنیم و تقریبا حدود پانصد جسد در سال مورد نیاز است.همچنین این بحث عین پیوند اعضاست. در بحث پیوند اعضا با وجود تبلیغات زیادی که انجام میشود، فقط حدود ده درصد مردم برای اهدای عضو رضایت میدهند. در اسپانیا چهل درصد مردم این کار را انجام میدهند. اگر ما در بحث اهدای جسد به همین رقم برسیم، قابل قبول است. البته جسد همه افرادی که فوت میکنند مناسب این کار نیست و از حدود سیصد، چهارصد هزار نفری که هر سال فوت میکنند جسد کمتر از پنجاه درصد قابل استفاده است.
افراد متقاضی اهدای جسد باید به کجا مراجعه کنند؟
سامانه متمرکزی در این زمینه نیست و دانشگاههای علوم پزشکی خودشان اقدام میکنند. البته قرار است با کمک پزشکی قانونی این کار انجام شود. در بحث اهدای عضو، تشکیلاتی در وزارت بهداشت هست که شعبههایی در دانشگاههای علوم پزشکی دارد و این مسئله را مدیریت میکنند. منتهی بحث اهدای جسد باید با پزشکی قانونی مرتبط باشد. به هر حال هنوز این سامانه شکل نگرفته است.گفتمان فقهی درباره وقف جسد
در بحث حرکت به سمت استفتاء و ایجاد گفتمان فقهی درباره وقف جسد باید روی ضرورت میدانی قضیه کار کنیم، یعنی مشخص باشد که ضرورت در چه حدی است. در طول تاریخ بازماندهها به جنازه متوفی علقه داشتهاند و به راحتی از او دست برنمیدارند، حتی اگر محدودیت شرعی نباشد، آن علقه اجازه نمیدهد که جنازه تشریح شود.بنابراین باید اطلاعات دقیقی ارائه کنیم تا ضرورتش روشن شود. نکته بعدی گره زدن این موضوع با ثواب اخروی است، زیرا جاذبه دینی ایجاد میکند. ضمنا اگر در این زمینه به تعداد مطلوب برسیم، تأخیر در دفن کم میشود و دیگر جسد چند سال در دانشگاه نمیماند. پس در مسیر گفتمان فقهی باید ضرورت را تبیین کنیم و اطلاعات دقیق میدانی نیاز است.
امامی: شاید سؤال شود که تنها روش آموزش این است یا روشهای دیگری هم میتواند وجود داشته باشد. الان در گروههای تشریح با استفاده از ابزارهای الکترونیک و شبیهسازها جسم انسان را بازسازی میکنند. این ابزارها کمککننده هستند. پزشکی یک علم تجربی است و اگر من به عنوان جراح در طول ماه ده تا عمل نداشته باشم، بعد از چند ماه این کار را فراموش میکنم. پس باید تمرین مرتب صورت بگیرد و تشریح هم بخشی از این نیاز را تأمین میکند.
چگونگی تشریح جسد وقف شده
درباره اهدا جسد یا وقف جسد
مرگ یک روز بالاخره سر میرسد؛ چه منتظرش باشیم، چه غافلگیر شویم. چه کارهای ناتمام و حرفهای ناگفته روی دوشمان سنگینی کند و چه بارمان را سبک کرده باشیم. بعضیها ترجیح میدهند انکارش کنندو با این خیال که اگر ندیده بگیرندش، میتوانند به تعویقش بیندازند یا از قطعیتش بکاهند.بعضیها دوست دارند تحت کنترل دربیاورندش. راجع به همه جزئیات روزهای نبودنشان برنامهریزی میکنند؛ کجا دفن شوند و مراسم ترحیم چطور برگزار شود و کی بیاید و کی نه! بعضیهای دیگر هم ترجیح میدهند بعد از نبودنشان، باشند؛ مفید و موثر. خواسته دستنیافتنی و عجیبی است؟
همه چیز از این نامه شروع میشود
"این جانب ... در کمال صحت و سلامت جسمی و روانی درجهت اعتلای دانش بشری و خدمت به عرصه علم و فرهنگ این مرزوبوم و پرورش نسلی داناتر و تواناتر [..]جسم و کالبد خود را پس از مرگ که حق است [..]اهدا مینمایم". همه چیز از این نامه شروع میشود. بعضیهایی که با دست کوتاه شده از زندگی هم به دیگران نفع میرسانند، پای این نامه را امضا کردهاند.این چند خط، شروع وصیت نامهای است که به موجب آن فرد کالبدش را اهدا میکند تا بعد از مرگ، به جای پوسیدن زیر خاک و خوراک مور و مار شدن ابزاری شود برای پیشرفت علم و نجات جان بیماران. آنچه دقیقا در سالن تشریح می گذرد
در سالن های تشریح دانشکده پزشکی معمولا تعدادی تخت که اینجا میز تشریح نام دارد و تعدادی چراغ و دوربین دیده می شود. کاربرد چراغ که معلوم است، دوربینها برای این نصب شدهاند که وقتی تعداد دانشجوها زیاد باشد؛
روند تشریح را ضبط کنند و روی مانیتورهای دورتادور اتاق نمایش بدهند. چند هواکش قوی و بزرگ هم هست که باعث تهویه هوا میگردد تا شرایط کار اساتید و دانشجویان را بهبود بخشیده و بوی مواد شیمیایی را خارج نمایند.
در کنار هر سالن تشریح معمولا سردخانه کوچکی است با چندتا یخچال فلزی و حوضچه. جسد وقتی پایش به دانشگاه باز میشود، ابتدا در این اتاق مورد استقبال قرار میگیرد. همانطور که میدانید جسم ما بعد از مرگ تجزیه و متلاشی میشود،
اما چون اینجا قرار است استفاده شود، باید جلوی از بین رفتنش را بگیرند. برای این کار، شریان ران جسد را باز میکنند. عروق را خالی میکنند و مایع فیکس (ترکیبی از فرمالین، گلیسیرین، اسیدفنیک و چندماده دیگر) به آن تزریق میشود.
جسد پنج، شش ماه در این اتاق و در حوضچه فیکس مهمان است تا مایع کاملا در آن نفوذ کند. در این روش، آنزیمهای تخریب کننده جسد ترشح نمیشوند و باکتریها فرصت فعالیت پیدا نمیکنند، پس از بوی تعفن هم خبری نیست. یکی از بوهایی که اتاق تشریح را نیازمند هواکش میکند، مربوط به ماده فیکس است. اگر تعداد جسدها زیاد باشد –که نیست- در یخچالها توی نوبت میمانند. بعد از اینجا به اتاق تشریح میروند تا کار تدریس را شروع کنند.
پشت سر موفقیت هر پزشک متخصص، علم آناتومی نهفته است
اگر فکر کرده اید استفاده از کلمه «تدریس» در پاراگراف قبلی استعاری یا غلوآمیز است، توضیحات دکتر «حسین حقیر» نظرتان را عوض میکند. دکتر حقیر، استاد آناتومی توضیح میدهد که در اتاق تشریح چه خبر است و چرا کاری که جسم بیجان ما انجام میدهد، تدریسی فداکارانه است؛
"وقتی متوفی وارد اتاق تشریح میشود، ابتدا برایش فاتحه میخوانیم. بعد عضوی را که میخواهیم تشریح کنیم، از زیر کاور بیرون میآوریم. کاور، پارچه خیسی است که دور جسد بسته و روی آن پلاستیک کشیده میشود. ما ترجیح میدهیم جسد را مرطوب نگه داریم، چون تشریح جسد خشک کار سختی است. خب فرض کنید میخواهیم دست را تشریح کنیم.
ابتدا پوست را بر میداریم؛ لایه لایه اعصاب سطحی را بررسی میکنیم؛ بعد میرسیم به بافت زیرپوستی و عضلات و اعصاب. به این شیوه دانشجوها تک تک اندامها و عملکرد آنها را یاد میگیرند. دانشجو وقتی میتواند بیماری را پیدا کند که بداند بدن نرمال و سالم چطوری است.
تمام رشتههای مرتبط با علوم پزشکی از دندان پزشکی و فیزیوتراپی و مامایی و پرستاری گرفته تا بیناییسنجی و شنواییسنجی و علوم آزمایشگاهی و خلاصه همه شاخههای مرتبط، باید آناتومی بدانند. یکی از بخشهای مهم آناتومی، تشریح است که در آن، جسد به فارغالتحصیلان آینده میآموزد چطور آسیبشناسی کنند و جان بیمار را نجات بدهند. پشت سر فلان متخصص مشهور که همه کارش را تحسین میکنند، آناتومی نهفته است. او اگر پایه آناتومی قوی نداشته باشد، نمیتواند .
از پس چالشهای حرفهاش بربیاید. مثلا اگر یک عمل جراحی با برشهای روتین قابل انجام نباشد، جرئت ایجاد برشهای تازه را نخواهد داشت. جراحی قدیمی میگفت برای عمل کردن آپاندیس لازم نیست پزشک باشید. یک تکنیسین اتاق عمل هم وقتی چند بار ببیند شما چطور بدن را برش زدید و آپاندیس را بیرون آوردید، میتواند مثل شما و حتی بهتر از شما عمل کند.
فرق یک جراح خیلی خوب با جراح معمولی این است که جراح خوب میگوید من با این برش معمول چهار سانتیمتر شکم بیمار را باز میکنم؛ اگر سمت دیگری از بدن بیمار را یک سانتیمتر برش بزنم، میتوانم همین عمل را بدون هیچ مشکلی انجام بدهم. کسی که میخواهد برش جراحی جدیدی ایجاد کند، باید کاملا بداند زیر چاقو چه چیزی قرار گرفته است که شریان یا عصبی را قطع نکند."
چه کسانی با چه ویژگیهایی جسد اهدا میکنند؟
از لحاظ قانونی و شرعی، هیچ منعی برای اهدای پیکر وجود ندارد. ما از بعد انقلاب، فتوای حضرت امام (ره) را داریم که تصریح کردند اگر حیات انسانهای دیگر منوط به تشریح جسد باشد، اشکالی ندارد. فتاوی دیگر مراجع گرانقدر هم وجود دارد که در سایت گروه آناتومی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان می توانید مشاهده بفرمایید.نزد مردم شاید تصور کاری که در اتاق تشریح با جسد میشود، مانع استقبال عدهای باشد، شاید برای فهم بهتر این مطلب بتوان از این مثال بهره برد زمانی اهداء عضو از بدن یک فرد دچار ضربه مغزی قابل هضم نبود ولی امروزه همگی به حیات بخش بودن این فرایند اذعان داشته و مورد استقبال بیشتری واقع شدهاست
درحالی که زیر خاک اتفاق بهتری در انتظار بدنمان نیست. جسم ما به هر حال از بین میرود فقط، چون اتفاقات زیر خاک جلوی چشم نیست، تصویر دردناکی از آن هم وجود ندارد. ما در دانشگاه، با نهایت احترام با پیکرها برخورد میکنیم؛ هم به عنوان انسانی که فوت کرده و هم به عنوان فردی که خودش را وقف علم کرده است. بعد از تمام شدن کارمان هم موظف هستیم برای متوفی، قبر تهیه کنیم و مراسم تدفین برگزار کنیم.
از آن جایی که به دلیل کمبود جسد ناچار هستیم زمان زیادی -حداقل شش ماه که تا چند سال هم ممکن است طول بکشد- پیکرها را نگه داریم، برای بازماندگان راحت نیست که در این مدت از عزیزشان قبری نداشته باشند یا سر مزار خالی او بروند.
خب البته حق هم دارند. خارج از روال و قاعده عمل کردن، کار سادهای نیست. کسی که تصمیم میگیرد، کالبدش را اهدا کند، توانایی خاصی دارد که میتواند خودش و عزیزانش را مجاب کند به دیدن آینده. نمیشود از همه توقع داشت چشمهایشان را ببندند و ۲۰ سال بعد را ببینند که دانشجوی امروز جراح شده و زندگی آدمهای زیادی چه بسا فرزندان خودشان به تبحر او وابسته است. اهداکنندگان پیکر، روحیه بالا و دید وسیعی دارند.
اهدای کالبد، جان چند نفر را نجات میدهد؟
در تمام گروههای آناتومی مکانی به نام سالن مولاژ وجود دارد که در آن برای آموزش قسمت های مختلف بدن از مولاژها یا همان مدلهای پلاستیکی استفاده می شود. این مولاژهادر آموزش پزشکی، ضروری و مفید هستند، ولی هیچ چیز جای جسد را نمیگیرد. آنچه روی جسد آموخته میشود،هیچ وقت ازیاد نمیرود. این روزها که کالبد به اندازه کافی اهدا نمیشود، نویددهنده آینده ترسناکی است. ما تقریبا در هر ترم حداقل یک جسد لازم داریم برای حدود ۲۰۰ دانشجو که با استانداردها فاصله بسیار زیادی دارد.
در دانشگاههای معتبر دنیا، هر هشت نفر یک جسد دارند و خودشان آن را تشریح میکنند درحالیکه در کلاسهای ما استاد تشریح را انجام میدهد و دانشجو فقط میبیند. در این شیوه، یادگیری قطعا شبیه سایر دانشگاهها نیست.
همین دانشجو فردا پزشک متخصص میشود و عضوی را جراحی میکند که یک بار در زندگیاش از نزدیک ندیده و لمس نکرده است. هر پیکری که امروز اهدا میشود، به پزشکان بسیاری درس میدهد و این پزشکان در طول عمر کاریشان با تعداد غیرقابل محاسبهای بیمار سر و کار خواهند داشت. نمیشود تصور کرد اهدای کالبد، جان چند نفر را نجات میدهد.
آیا همه افراد برای اهدای جسد مناسب هستند؟
در مورد نحوه اهدا جسد مراحل آن و رضایت همه وراث و هر فردی که شجاعت اهداء جسد خود را داشته باشد میتواند در این فرآیند آموزش به پزشکان آینده مشارکت داشته باشد مشروط بر این که بتواند رضایت وارثین خود را جلب نموده و فرم مربوطه را همراه با گرفتن امضاء از وارثین را تکمیل نماید.منابع:
https://www.isna.ir/news/1400120704779https://www.irna.ir/news/85176611
https://sccr.ir/News/18467/1
https://med.mui.ac.ir/fa
این مقاله در تاریخ 1403/2/24 فرآوری شده است.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}